خاطرات گل پسل مامانی
سلام عزیز دلم این چند روزی که غیبت داشتیم به دلیل سرما خوردگی گل پسلی و مامانی بود خداروشکر من و تو خوب شدیم و دوران نقاهت میگذرونیم اما بابایی از امروز سرما خورده انشاالله بابایی هم هر چه زودتر حالش خوب بشه امروز صبح مامانی تا ظهر کلاس داشت و خونه نبود تو وبابایی تنها بودید و کلی با هم بازی بازی کردید تقریبا ظهر بود رسیدم خونه شما تازه از خواب بیدار شده بودی و مشغول بازی بودی وقتی من یا بابایی بیرون باشیم و وارد خونه بشیم خیلی گرم ازمون استقبال می کنی و باید بپری تو بغلمون البته بعضی از روزها هم ناز می کنی میای جلو ولی باز خودتو عقب می کشی و گاهی هم خودتو میزنی به بی خیالی ...